این بحث را با یک مثال خیلی رایج خدمتتان توضیح میدهم. حتماً پیش آمده که پای فرزند شما به پایه میز یا جایی شبیه این برخورد کند. دو واکنش معمول در والدین یکی سرزنش کردن پایه میز بیچاره و دیگری پرت کردن حواس کودک است.
اما بهترین کار در چنین مواقعی این است که شما با کودک خود همدلی کنید.
بهش چیزی شبیه این بگشید:
«عزیزم! قربونت برم! خیلی دردت اومد»
بعد نوازشش کنید و یه خاطره از یک بار که برای شماهم چنین اتفاقی افتاده بود براش تعریف کنید. بگید شما هم اون موقع چه حسی داشتیدو چقدر دردتون اومده بوده و بعدش چیکار کردید که پاتون خوب بشه.
ازش بپرسید به تظرت الان چیکار میشه کرد که درد پای تو هم بهتر بشه و حالت خوب بشه؟ پیشنهادهاش رو به صورت بازی انجام بدید.
بعد از اینکه کودک آرام شد درباره اینکه چه کارهایی میتونیم بکینم که دیگه چنین اتفاقهایی برامون نیفته با او صحبت کنید.
با چنین رویکردی به او یاد میدهید که چگونه با دردهای خود مواجهه داشته باشد و (بدون انکار؛ که ریشه بسیاری از مشکلات است) تلاش کند کنترل هیجانات خود را بدست بگیرد و از اتفاق پیش آمده درس بگیرد.
سرزنش وسایل و دیگران برای اتفاقهای پیش آمده الگوی ذهنی ناکارآمد دنبال مقصر گشتن را به جای پذیرش مسئولیت و تلاش برای حل مشکل در کودک نهادینه میسازد.
پرت کردن حواس کودک موجب عادت به انکار و نادیده گرفتن هیجانات خود در کودک میگردد که آسیبهایی همچون افسردگی، اختلال در روابط با دیگران و استرس را به همراه خواهد داشت.
هیچ دیدگاهی نوشته نشده است.